تراشکـــــــار ماهـــــــری شده ام بس کـــــــه تـــــــو نیـــــــامدی
و من بـــــــرای دلــــــــم بهانـــــــه تراشیدم . . . !
..
*یه خاطره دیگه از عمو پورنگ
- الو ؟
- الو ؟
- سلام
- سلام
- خوبی
- مرسی . عمو پورنگ ؟
- جانم ؟
- من خیلی دوستتون دارم
- منم خیلی دوستت دارم عزیزم . اسمت چیه ؟
- کتایون
- کتایون ؟ خوبی ؟
- بله
- کتایون ؟ من ازت سوال می پرسم . تو بگو کتایون . باشه ؟
- باشه
- کی از همه بهتره ؟
- کتایون
- کی تو کارا به مامان کمک می کنه ؟
- کتایون
- کیه که مامان دوستش داره ؟
- کتایون
- کیه که بابا وقتی از در میاد ماچش می کنه ؟
- مامان
عاشق شدم و عشق مرا بد نام کرد / داروغه شنید و مرا زندان کرد
در خلوت زندان به خود نالیدم / عاشق شود آنکس که مرا عاشق کرد . . .
از آدمها بگذر!.
دلت را گندهتر کن .
ناراحت این نباش
که چرا جادهی رفاقت با تو همیشه یکطرفه است ؛ مهم نیست اگر همیشه یکطرفهای !
شاد باش که چیزی کم نگذاشتهای و بدهکار خودت ، رفاقتت و خدایت نیستی !.
یـــــه سوالیـــه مــدت هاســـت ذهنــــمو مشــغول کرده ...
من میخوام ببینم اونی که داشت زبان فارسی رو اختراع میکرد
اون روز اول …
چی شد که تصمیم گرفت قورباغه ق اولش«ق» باشه غ دومش«غ» ؟
شاید روزی ...
دوباره در گذر زمان به یکدیگر برسیم!
آنروز من اشتباه
گذشته را تکرار نخواهم کرد !
تو را از دست میدهم
اما غرورم را نه ...!
باز باران، با ترانه، می خورد بر بام خانه...
خانه ام کو؟
خانه ات کو؟
آن دل دیوانه ات کو؟
روزهای کودکی کو؟
فصل خوب سادگی کو؟
یادت آید روزباران،گردش یک روز دیرین؟
پس چه شد دیگر،کجارفت؟
خاطرات خوب و رنگین،
در پس آن کوی بن بست،
در دل تو،آرزو هست؟
کودک خوشحال دیروز؟
غرق در غم های امروز،
یاد باران رفته از یاد،
آرزوها رفته برباد...
user_wall_21924642
باز باران، با ترانه، می خورد بر بام خانه... خانه ام کو؟ خانه ات کو؟ آن دل دیوانه ات کو؟ روزهای کودکی کو؟ فصل خوب سادگی کو؟ یادت آید روزباران،گردش یک روز دیرین؟ پس چه شد دیگر،کجارفت؟ خاطرات خوب و رنگین، در پس آن کوی بن بست، در دل تو،آرزو هست؟ کودک خوشحال دیروز؟ غرق در غم های امروز، یاد باران رفته از یاد، آرزوها رفته برباد...
دیگر به دنبال ِ همراه ِ “اوّل” نیستم ! این روزها اول ِ راه ، همه همراهند….
، باید به دنبال ِ همراه ِ “آخر” گشت …
به دنبال
ویلچرى هستم براى روزگـــار !
ظاهرا پایى
براى راه آمــدن با من ندارد...
شماره ناشناس
ناشناس : سلام خوشگله ، دوست پسر داری ؟
-بله ، شما؟
-من داداشتم ، صبر کن بیام خونه به حسابت میرسم.
شماره ناشناس بعدی :
-دوست پسر داری؟
-نه نه اصلا
-من دوست پسرتم ......واقعا که ...:(
-عزیزم به خدا فکر کردم که تو داداشمی !!!
- خوب داداشتم دیگه ، صبر کن خونه برسم من میدونم و تو...
ارزون میشی....
.
.
.
.
.
.
ارزون نمیشی.....
.
.
.
.
.
اروزن میشی........
.
.
.
.
.
ارزون نمیشی.........
.
.
.
.
.
میشی؟
.
.
.
.
.
نمیشی؟
.
.
.
.
.
میشی؟
.
.
.
.
.
نمیشی؟
.
.
.
.
.
.
.
.
با داییم رفته بودم موبایل بخریم
داییم به فروشنده میگه: به نظر شما کدوم رنگو بخریم ؟
فروشنده: والا این به سلیقه ی شخصیتون بر میگرده من نمیتونم نظری بدم
داییم: حالا شمااااا اگه بودی کدومو میخریدی؟
فروشنده: چی بگم والا.!!! شما باید بپسندین سلیقه ها متفاوته
داییم: سلیقه ی شما کدومو میپسنده؟
فروشنده: والا من اگر بودم نقره ای رو میخریدم
داییم: پس اگر زحمتی نیست اون مشکی رو به ما بده!
فروشنده با تعجب گفت ...چرااا مشکی؟!!!!
داییم: اون نقره ایه حتمااااا مشکلی داره که اصرار داری به مااا بندازیش.
میبینی دایی رو... user_wall_22311659
با داییم رفته بودم موبایل بخریم داییم به فروشنده میگه: به نظر شما کدوم رنگو بخریم ؟ فروشنده: والا این به سلیقه ی شخصیتون بر میگرده من نمیتونم نظری بدم داییم: حالا شمااااا اگه بودی کدومو میخریدی؟ فروشنده: چی بگم والا.!!! شما باید بپسندین سلیقه ها متفاوته داییم: سلیقه ی شما کدومو میپسنده؟ فروشنده: والا من اگر بودم نقره ای رو میخریدم داییم: پس اگر زحمتی نیست اون مشکی رو به ما بده! فروشنده با تعجب گفت ...چرااا مشکی؟!!!! داییم: اون نقره ایه حتمااااا مشکلی داره که اصرار داری به مااا بندازیش. میبینی دایی رو...
بابام: بده موبایلتو ببینم !!!
من: بابا یه لحظه وایسا رمزشو بزنم!
Delete SMS
Delete Video
Delete picture
Delete music
Delete private
Delete number
FORMAT MeMoRy CARD
من: بیا بابا من چیزی ندارم که ازتون مخفی کنم!
بابام: نه میدونم، من فقط میخواستم ساعتو ببینم!
من: بابام: